آرشیتکت:
تصمیم گرفتن درباره انتخاب معماری کار آسانی نیست.
اغلب دانش جویان جوان فکر میکنند چون در طراحی استعداد ویژهای دارند و یا نمرات ریاضیشان خوب است
میتوانند
اگرچه پروسهی معمار شدن در کشورهای مختلف متفاوت است
اما متوسط زمان موردنیاز برای دریافت مدرک کارشناسی ارشد معماری بین پنج تا هفت سال است و به دنبال آن پیگیری مجوز که اگر بخواهیم واقعبینانه بگوییم چند سال دیگری وقت شما را میگیرد.
علاوه بر این، یک
اینها جنبههایی از معماری هستند که باید به آن بهعنوان یک صنعت نگاه کنیم.
اگرچه گذشته از این مشکلات، دلیلهای قانعکنندهای وجود دارد که ما عاشق این صنعت باشیم و تبدیل به یک معمار بشویم. این دلایل را در ادامه بخوانید.
زیباترین جنبهی معماری بهعنوان یک حرفه این است که به فردیت انسانها احترام میگذارد.
البته طراحی ساختمانها بهنوبهی خود یک کار خلاقانه است، اما شما به عنوان یک معمار اجازه دارید فراتر از آن عمل کنید
و در حقیقت ترغیب میشوید تا سبکی منحصر به خودتان داشته باشید.
ایدهی زندگی زیبایی شناسانه اخیراً یک شعار متداول شده و معماری قطعاً میتواند راهی برای رسیدن به زندگی خلاقانه باشد.
وقتی شما
عینکهای غیرمتعارف بزنید و با سبک زندگیتان خودنمایی کنید.
شاید بزرگترین مزیت معمار بودن این است که آثار شما بعد از مرگ باقی میماند و تلاشهایتان را به مردم یادآوری میکند.
بهاینترتیب میتوانید حتی بعد از مرگتان هم زنده بمانید چون ساختمانهایی که طراحی کردهاید نام شما را در ذهن مردم تداعی میکند.
با توجه به عبارت ماهیت مادی آثار، پیشبینی سهم شما در جامعه و ارزش اثرتان مثلاً در یک ساختمان بلند ۱۰ طبقه بسیار سخت است. گاهی حتی آرشیتکت ها دوست دارند دیگر هنرمندان امضایی از خود روی یک کتیبه یا پلاک در ساختمانهایشان بهجا بگذارند.
اخیراً انجمن معماران انتاریو طبق یک قانون جدید ساختمانهای بالای ۱۰۰۰ مترمربع را مم به نصب نام معمار نزدیک به ورودی یا نمای اصلی ساختمان کرده است.
دانشکدهی معماری شرایط سختی دارد اما به خاطر تجربههای پویایی که در آن خواهید داشت، بسیار جذاب و هیجانانگیز است.
در معماری ترکیبی از دانش و تئوری رشتههای دیگر مانند خدمات اجتماعی، فلسفه و اقتصاد هم وجود دارد.
با توجه به طیف متنوع مجموعهی دانش معماری بسیاری از طرحهای معماری از آموزش میانرشتهای دانش جویان دفاع میکند
و این یعنی شما طیف وسیعی از موضوعات را در کلاسهای معماری یاد میگیرید
و یا فرصت این را دارید که در کلاسهای مختلفی اعم از مطالعات محیط زیستی و علم کامپیوتر شرکت کنید
و در این میان اگر به موضوع خاصی علاقه داشته باشید، میتوانید از آن در طراحی آثار معماری خود استفاده کنید.
علاوه براین، در تحصیل رشتهی معماری ابتکار عملهای زیادی وجود دارد و همین آن را جالب میکند.
برخلاف دانشجویان رشتهی علوم که مجبور هستند به قالبهای مشخصی در گزارشهای آزمایشگاهی خود پایبند باشند
و یا دانشجویان علوم انسانی که در تحلیلهای متنی فراوان غرق میشوند،
دانش جویان معماری بهصورت کلیشهای فعالیت نمیکنند و برای استفاده از خلاقیتشان تشویق میشوند.
شما میتوانید یک بخش تحقیقاتی خوب در پروژههای خود داشته باشید
و وقتی مقالهتان را برای کلاس معماری نوشتید دیدگاههای شخصی اغلب به شما اجازه میدهند
ایدههایتان را واضحتر توصیف کنید و نتایج خوبی بگیرید.
شما آزادید تا بهترین کار را برای ارتباط با ایدهتان انجام بدهید.
همانطور که گفتیم، چیزی که معماری را تبدیل به یک رشتهی تحصیلی جذاب میکند، عرصهی وسیع آموزش و تحقیق منظم است. هیچچیز بهتر از این نیست که شما بهعنوان یک
هر پروژه جدید دریچهای به کشف فنّاوریها، نظریههای سازمان و یا روشهای ساختوساز جدید باز میکند.
برای ارائهی این اطلاعات در طراحی ساختمان باید بهسرعت دانش حرفهای تکنیکهای جدید را یاد بگیرید
تا بتوانید با معماران حرفه همکاری کنید.
معمارها مانند رهبران ارکستر در همهچیز ایده آل گرا هستند.
برای هر شخصی مجموعهای از ساختمانها زیبا هستند.
بسیاری از دانش جویان چون تحت یک ساختمان زیبا قرارگرفتهاند به دریای معماری شیرجه میزنند
اما در کلاسهای معماری این زیبایی وماً یک ویژگی کیفی نیست و نمیتواند همکلاسیها و اساتید را قانع کند.